چیست عالم که می پرسی نشان و نام او...

متن مرتبط با «برای داشتن یک زندگی خوب» در سایت چیست عالم که می پرسی نشان و نام او... نوشته شده است

تلاش مرموز برای پیوستن به کنوانسیون حقوق کودکان

  • نتیجه بی توجهی آقایان به هشدارهای رهبر انقلاب درباره جریان نفوذ به تدريج در حال نمايان شدن است كه نمونه  بارز آن تلاش افراد مشکوک ونفوذی غربگرا و غیر انقلابی دردولت ، در راستای تعامل بیشتر با غرب بویژه شیطان اکبر و طاغوت اعظم ، برای پیوستن داوطلبانه ایران به کنوانسیون حقوق کودکان است.   چنانچه جمهوری اسلامی ایران به این کنوانسیون ضد دینی و ضد فرهنگی بپیوندد ملزم و مجبور خواهد بود سلسله ای از اقدامات منطبق با سبک زندگی غربی را در مورد کودکان و جوانان به مرحله اجرا بگذارد که برخی از عناوین این اقدامات به شرح زیر است:1 - عدم اجبار و قبول محدودیت و ممنوع, ...ادامه مطلب

  • چهل درس زندگی

  • چهل درس زندگی ✍ رجینابرت ، مقاله نویس۹۰ساله اوهایو این ۴۰ درسی را که آموخته است، به مناسبت 90 سالگی خود می نویسد:۱ـ زندگی مهربان نیست، اما بازهم خوب است.,چهل درس زندگی ...ادامه مطلب

  • برای یک زن

  • برای یک زن مدیر وکارامد...20سال طول می کشد تا از پسرش مردی بسازد ... اما ..زنی دیگر .... ودر گوشه ای دیگر ازجهان پهناور ..با نهایت شرمندگی وعذر خواهی .. بیست دقیقه طول می کشد تا .... انچه را که ان زن انجام داده دگرگون ونابود کند ..؟! سگها پدر را گاز می گیرند ....واومادر را کتک می زند .. مادر پشت دست مرا داغ می کند ..من ..سگها را با سنگ می زنم خدای من ..پس ... نکند که هاری ..در خون بعضی از ماهااست ..؟! گناه واقعی ... فقط ازردن بی دلیل دیگران است ...باورکنید راست می گویم ... و..و..و..انچه که ..مهرنوش گفت ..ونوشت .. در گوش بچه ای نوزاد که ،،مرده به دنیا امده بود ..گفت : غصه نخور ..چیز زیادی از ,برای یک زن,برای داشتن یک زندگی خوب,برنامه ریزی برای یک زندگی موفق,بهترین هدیه برای یک زن,برنامه ریزی برای یک زندگی خوب ...ادامه مطلب

  • داستانک/خداوند بر همه طوفانهای زندگیمان توانا و چیره است

  •     زن نتوانست اعصاب خود را کنترل کند و بر سر شوهر داد و بی داد می زد اما با آرامش شوهر مواجه شد پس بیشتر اعصابش خورد شد و او را به سردی و بیخیالی متهم کرد.. . شوهر با چشمان و روی درهم کشیده به زنش نگریست و خنجری بیرون آورد و بر سینه زن گذاشت و با کمال جدیت و با صدایی بلند گفت: آیا از خنجر نمی ترسی؟ گفت: نه! شوهر گفت:چرا؟!! زن گفت: چون...چون خنجر در دست کسی است که به او اطمینان دارم و دوستش دارم.. شوهر نیز تبسمی زد و گفت: حالت من نیز مانند تو هست...این امواج هولناک را در دستان کسی می بینم که بدو اطمینان دارم و دوستش دارم!! آری! زمانیکه امواج زندگی تو را خسته و ملول ک, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها