داستانک/خداوند بر همه طوفانهای زندگیمان توانا و چیره است

ساخت وبلاگ

 

 

زن نتوانست اعصاب خود را کنترل کند و بر سر شوهر داد و بی داد می زد اما با آرامش شوهر مواجه شد پس بیشتر اعصابش خورد شد و او را به سردی و بیخیالی متهم کرد..

. شوهر با چشمان و روی درهم کشیده به زنش نگریست و خنجری بیرون آورد و بر سینه زن گذاشت و با کمال جدیت و با صدایی بلند گفت:
آیا از خنجر نمی ترسی؟ گفت: نه!

شوهر گفت:چرا؟!!

زن گفت: چون...چون خنجر در دست کسی است که به او اطمینان دارم و دوستش دارم..

شوهر نیز تبسمی زد و گفت: حالت من نیز مانند تو هست...این امواج هولناک را در دستان کسی می بینم که بدو اطمینان دارم و دوستش دارم!!
آری! زمانیکه امواج زندگی تو را خسته و ملول کرد... 

و طوفان زندگی تو را فرا گرفت... و همه چیز را علیه خود می دیدی...
نترس! زیرا خدایت تو را دوست دارد و اوست که بر همه طوفانهای زندگیت توانا و چیره است..

چیست عالم که می پرسی نشان و نام او... ...
ما را در سایت چیست عالم که می پرسی نشان و نام او... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : weft1122po بازدید : 51 تاريخ : جمعه 12 شهريور 1395 ساعت: 3:00